ضرورت مرور و دوباره خوانی مطالب این وبلاگ


چون وبلاگ خلاصه است هر چند وقت یکبار هر مطلب یا هر پست آن ویرایش شده و مطلب روشن تر شده و اطلاعات افزوده شده لذا برای بررسی های علوم جنایی و بررسی های قضائی و امنیتی و حقوق بشری در خواست میشود هر چند وقت کل مطالب وبلاگ بازخوانی شود تا اگر مطلبی اضافه شده بود آن را از دست ندهید.

جمعه

اطلاعات بسیار مهم اضافه درباره جنایتکاران 14819 ایران

 از سال 1401 اتفاقات و جنایات و صداهای شنیده شده از برج و کوچه و ساختمانها به پلیس و سپاه و همه احزاب داخلی و معترض و گروه های حقوق بشری و سازمان ملل از طریق ایمیل و حضوری و ارسال لینک این وبلاگ به اطلاع داده شده است. ولی رسیدگی نشده و لاتها پر رو تر شده اند. از سال 1403 لاتها را به پلاک 15 و 17 و به کسانی که طرفدار جنبش زن-زندگی-آزادی هستند فحاشی و به کسانی که گزارش داده اند که نفوذی های ادارات مسلح و جاسوسی و لاتها و مافیا در محله است و دامگذاری و کسب پول کثیف از راه جنایت شده فحاشی می کنند.

کلیه افراد جنایتکار  در خدعه و ظاهرا چند دسته شده اند و به نوبت نقش مخالف هم و نقش مدافع گزارش دهنده این وبلاگ را بازی میکنند و با مهمانان و بازرسین و تلفن حرف میزنند ولی همگی شان متحد هم و دشمنی شان دروغین است و جنایت کار و شریک جرم هستند. این باند همگی با صداهای مسخره ادابازی کمدی نیز اجرا می کنند و با صداهایی شبیه دوبله لورل و هاردی و دیتر هالر وردن و مسخره بازی خود را غیر خشن نشان میدهند ولی جنایتکار بی رحم هستند.

از خرداد 1402 برای اولین بار صدای زنان طبقه اول و سوم ک19پ17 شنیده شد که همراه مردانشان به همکاری در مردم آزاری و در اسیر آزاری مشغول بودند.

چند روز قبل از کودتای واگنر از ک19پ15 و از برج افق صدای درگیری با افرادی لهجه خارجی و اروپای شرقی یا روسی بود چون زبان شبیه زبانهای خارجی سمت شرق اروپا به نظر می رسید. در تابستان 1402 صدای زنان ک19پ17 می آمد که در پلاک 15 دستور بازجویی از چینی و روسی و روس سفید می دادند.

از تابستان و پاییز 1402 صدای مردی از پلاک15 می آمد که کارگران نظافتی را جمع کرده سخنرانی میکرد آموزش حمله به خانه افرادی که (غیر خودی) بودند می داد که حین نظافت باید انجام میشد.

از پاییز صدای شخصی شبیه صدای حمید اخوان از بلندگوهای مترو بصورت ضعیف بطوریکه فقط یکسوم مسافران قادر به شنیدنش بودند پخش میشد که زنان چادری را تشویق به زدن دخترها می کرد ولی زنان درون مترو با خوشرویی باهم برخورد میکردند و به صدایی که ضعیف ازبلندگو پخش میشد لعنت میفرستاند. تعدادی قلدر و لات به بهانه پخش صداهای مذکور زن مسئول بلندگوی ایستگاه  را زدند ولی منشا صدای مترو متعلق به حمید اخوان دوست داودی است و احتمالا خارج از مترو است و به دوربین داخل مترو هم دسترسی دارند.

در یک روز اعلام شد حدود ساعت 8 صبح مردی به سفارت جمهوری آذربایجان حمله کرده است. ساعت حدود 2 بامداد قبل حمله به سفارت در ک19پ17 طبقه اول و سوم داشتند کسانی را شکنجه و بازجویی میکردند مردی که صدایش شبیه اخوان بود به هرد و طبقه گفت این ها را آزاد کنید مال سفارت آذربایجان هستند شر می شود.

در پاییز 1401 قدیری و داودی و ذوالفقاری کشف کرده بودند که توسط یک ارگان کشو،ر پسران نوجوان کلاه گیس بلند میگذارند تا کسانی که می خواهند به دختران بی حجاب حمله یا تعرض کنند شناسایی شوند. این سه دستور دادند این پسرها را شکار و مضروب و اسیر میکردند. همچنین  نقشه حمله به زنان روس که مرتبط با مستشاری نظامی و روس اتم بودند می کشیدند و میدانی های تره بار بلوار فردوس را علیه دختران بی حجاب تحریک می کردند می گفتند بگویید عمال روسیه و اوکراین هستند.

از سال 1390 است داوودی و قدیری و بدری و رستمی و اخوان و افتخاری و خلیفه با سفارش و کمک اسدی رازی و وارسته حیدری و حمید کارگر پیر وارد عرصه سرکوب و بازجویی از فعالان فرهنگی و اینترنت شده و بارها بلاگر و اینستاگرامر بازجویی کردند. 

در بهار و تابستان 1401 این مردان بخصوص داودی و قدیری و بدری به همراه مردانی ناشناس برای دختران اپهای دوستیابی و همسریابی دام می گذاشتند و به قرار به ک19پ17 و ک19پ15 می آمدند با آنان برخورد قهری و خشن میشد.

چندین روز قبل از مرگ پوراحمد] آقای رستمی از قصه های مجید عصبانی بود چندین روز بعد خبر خودکشی کیومرث پور احمد آمد ولی عکس به قتل می ماند.

همچنین در ساختمان گفته شد شخصی با تقلید صدای فیروز نادری فحش به لاتها و امنیتی ها داده است! چند روز بعد فیروز نادری سکته کرد و فوت کرد.

رستمی از هپلی عصبانی شد به اشتباه به آنان گفته شد پسیانی نقش هپلی بوده مدتی بعد پسیانی در بیمارستان (شاید بیمارستان بودنش دروغ باشد) مرد.

حرف خاصی نزدند ولی شاید قتل داریوش مهرجویی هم کار این باند باشد.

خودشان در جلسه ای مشاجره مانند می گفتند که در کوچه نوزدهم بنا به مسائلی جاسوس خارجی و جاسوس پلیس بین الملل از 30 سال پیش آمده و چون قوانین ایران را رعایت نکرده توسط داودی و لاتهای محله و واجا و پلیس دستگیر و ابزارش غنیمت گرفته شده.

گویا این وسیله جاسوسی یک لپ تاپ و وسایل مخابراتی ماهواره ای یا چیزی است که دکمه های آن را میزنند دستور قتل افراد مدنظر صادر مشیود و اگر کپسول سیانور دربدن فرد بصورت ناخواسته کاشته باشند باز میشود و فرد سکته میکند. آقای داودی حدود ساعت یک یا دو بعد از ظهر  به وقت تهران وقتی صدایش می آمد که با لپ تاپ غنیمتی از جاسوس پلیس بین الملل یا کشور خارجه کار میکرد می گفت این دکمه هواپیما چیست و دکمه را زد و چند ساعت بعد برای اولین بار خبر سقوط هواگرد رئیس گروه واگنر در اخبار آمد. شاید این وسیله جاسوسی که از راه دور آدم هم میکشد در گروگان گیری آن هواپیماهای شخصی سال 1400 بدست اینها افتاده باشد.

 در زمستان 1400 صداهایی از برج و کوچه شنیده میشد گویا هواپیما شخصی در جهان ربوده شده بود و مستقیم یا غیر مستقیم مسافرانش به ایران و برج و ساختمانهای روبرویش اسیر آورده شده بودند. همچنین متخصصان راه اندازی سرور کوانتومی و هوش مصنوعی در برج ساکن شده بودند.

مشکل اصلی این است که اصلا سازمانهای حقوق بشری و مردمی به پیامها اهمیت نمیدهند.

نویسنده این وبلاگ یک نفر است و شریک و همکار مرتبط با این وبلاگ ندارد و کلیه کسانیکه خود را همکار و مرتبط اعلام میکنند جاسوس ها و عوامل جنایتکاران هستند که میخواهند تحقیقات را به بی راهه ببرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر